بهار

ساخت وبلاگ
ما حواسمان به خريد بود ، تو ترافيك گير كرده بوديم ، هزار تا فكر و خيال و رويا ، سبزه  و سنجد و سمنو ، سنبل و سيب و سكه ، سير و سركه و ماهى هاى سرخ كوچولو ، ماهى سرخ كوچولو ؟ تو تنگ بلور كوچولو ؟ خريد به شرط مرگ ماهى سرخ كوچولو ؟ نه ، نه ، نه .

به آهستگى روى زمين يخزده و سرد رو كنار زد ،  به آرامى و نوازش كنان بوسه اى بر جوانه ها داد ، نسيم نو و زنده شدن رو با لبخندى به زمين به زمان به هوا به همه ، به همه هديه داد و زمين دلگرم شد و سبزه ها جوانه زدند ، غنچه ها كش آمدند باز شدند و گلها شكفته شدند نهرها از شانه هاى كوهسآران سرشار از زندگى روان و به سلام زمين  شدند .

تا ما حواسمان نبود ،  بهار ، دنياى ما را زنده كرد ، شاد كرد ، رنگين و عطر آگين كرد ، پر گل و سبزه و شاد ،

همه حواس ما را به خود خواند ، 

تا فردا...
ما را در سایت تا فردا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pas-tafardaa بازدید : 57 تاريخ : چهارشنبه 24 بهمن 1397 ساعت: 8:42